***آموخته ام که نگویم ای کاش آن کار را طور دیگری انجام داده بودم بلکه بگویم بار دیگر آن کار را طور دیگر انجام خواهم داد.***

  • آموخته ام  که باید بر زمان مسلط باشم نه به زیر فرمان آن.
  • آموخته ام هر سفر دور و درازی با برداشتن تنها یک گام آغاز می شود.
  • آموخته ام خطاهای دیگران را مانند خطاهای خویش تحمل کنم.
  • آموخته ام که مرد بزرگ به خود سخت میگیرد و مرد کوچک به دیگران
  • آموخته ام که دانش خود را به دیگران آموزش دهم و دانش دیگران را بیاموزم بنابراین علم خود را انفاق کرده ام و آنچه را نمی دانم آموخته ام.
  • آموخته ام بیش از آنکه مرا بفهمند  دیگران را درک کنم.
  • آموخته ام بیش از آنکه دوستم بدارند دوست بدارم.
  • آموخته ام که همیشه فردی خوشبین باقی بمانم چرا که زندگی و موهبتهای آن را دوست دارم.
  • آموخته ام اگر از هر چیزی بهترینش را ندارم ولی از هر چیز که دارم بهترین استفاده را کنم.
  • آموخته ام لبخند ارزان ترین راهی  است که می توان با آن نگاه را وسعت بخشید.
  • آموخته ام آن چرا امروز در دست دارم ممکن است آرزوی فرداهایم باشد.
  • آموخته ام که زندگی مثل یک نقاشی است با این تفاوت که در آن از پاک کن خبری نیست.
  • آموخته ام که هیچ روزی از امروز با ارزش تر نیست.
  • آموخته ام زیاده گویی شاید مقدمه ناشنوائی باشد.

اینم چند تا مطلب خنده دار و معنی دار.

  وقتي كه بچه بودم هر شب دعا ميكردم كه خدا يك دوچرخه به من بدهد. بعد فهميدم كه اينطوري فايده ندارد. پس يك دوچرخه دزديدم و دعا كردم كه خدا مرا ببخشد.

 

از يك قزويني مي پرسند چرا هنوز ازدواج نكردي؟ميگه چون هنوز برادر زن مورد علاقمو پيدا نكردم

 

زوج هاي گرامي ! تا وقتي بوسه هست ، چرا گاز ؟؟؟ لطفا در مصرف گاز صرفه جويي کنيد

 

تركه شلوارشو برعكس مي‌پوشه، ننه‌اش بهش ميگه: الهي قربونت برم، وقتي ميري انگار داري ميايي

 

تركها براي همدردي با مناطق بدون گاز نه تنها بخاريها را خاموش كردند بلكه كولرها را نيز روشن كردند

 

دعاي پاس کردن درس: الهي ادرکني پاسا ترمي به نمرتي دهي و دوازدهي و حفظا من مشروطي و فلجا استادي و لغوا امتحاني بحق برفا و آلودگي جوا

 

زندگی زیباست - زشتی های آن تقصیر ماست - در مسیرش هرچه نازیباست - آن تدبیر ماست - زندگی آب روانیست روان میگذرد - هرچه تقدیر من و توست همان میگذرد

 

سال ها پرسيدم از خود كيستم؟ آتشم؟ شورم؟ شرارم؟ چيستم؟ ديدمش امروز و دانستم كنون او به جز من ، من به جز او نيستم

 

فکر مي کرديم عاشقي هم بچگيست... اما حيف اين تازه اول يک زندگيست... زندگي چيزيست شبيه يک حباب.. عشق آباديه زيبايي در سراب... فاصله با آرزو هاي ما چه کرد... کاش مي شد در عاشقي هم توبه کرد